مهاجرت و آسيب های روحی؛ تجربه های شما
در مهاجرت گاه فرد دچار گسستگی يا بحران هويت می شود، اعتماد به نفس او خدشه دار می شود و اين سرآغازی است برای اضطراب و افسردگی.
هر چند به گفته دکتر عباس آزادیان، روانپزشک ایرانی مقیم تورنتو، میزان ابتلا به آسیبهای روانی پس از مهاجرت تحت تأثیر عوامل مختلف نظیر سن، جنس، نحوه مهاجرت، شرایط اقتصادی اجتماعی مهاجران و عوامل دیگر متفاوت است.
دکتر آزاديان با اشاره به گروههای مختلف مهاجران ايرانی از حيث زمان و علل مهاجرت می گويد : در بحث مهاجرت و آسيب های روحی روانی يک موضوع عام، پيشينه فرهنگی افراد است. فرد از يک فرهنگ نيمه سنتی و نيمه مدرن يک دفعه کنده می شود و به يک جامعه سرمايه داری پا می گذارد و اين موجب ايجاد گسست هايی از نظر انطباق فرد با محيط جديد می شود.
وی از تغيير موقعيت اجتماعی افراد پس از مهاجرت، به عنوان يکی از عوامل ايجاد آسيب های اجتماعی ياد می کند و می گويد: "در بين بيماران کم نيستند افراد متخصصی که اينجا کارگری می کنند و همين موجب تناقض می شود.علاوه بر آنکه سن هم نقش مهمی دارد به طوری که افراد مسن و يا خيلی جوان ديرتر دچار انطباق می شوند."
به گفته وی بر اثر استرس و شوک، غده هيپوتالاموس فعال ميشود و نوعی ماده شيميايی ترشح می کند که روی هيپوفيز در مغز انسان تاثير می گذارد؛ هيپوفيز فعاليت کل غدد داخلی از جمله غده فوق کليوی را کنترل می کند.
با تداوم استرس در فرد و ترشح کورتيزول بخشی از سلولهای "هيپوکمپس" که وظیفه کنترل حالات روحی و عاطفی انسان را بر عهده دارد از بین میرود و فرد دچار افسردگی و مشکل حافظه و تمرکز میشود.
دکتر آزادیان معتقد است هر قدر آمادگی فرد برای مقابله با مسائل مهاجرت بیشتر باشد تطابق با محیط و شرایط جدید بهتر صورت میپذیرد.
او دل آشوبی، نگرانی دایم، عدم تمرکز، بی حوصلگی، اختلال در خواب، گوشه گیری، کابوس و تعریق را علایمی ذکر میکند که به محض مشاهده میبایست با پزشک خانواده در میان گذارده شود.
No comments:
Post a Comment