آسیبهای روحی زنان مهاجر
فریبا صحرایی
شاید آشناترین فرد به مسایل و مشکلات زنان مهاجر ایرانی یک پزشک متخصص و یا به عبارتی روانپزشک ایرانی باشد که از سالیان دور در شهر تورنتو با پرونده های ده ها و صدها مهاجر سر و کار داشته باشد.
دکتر عباس آزادیان، روانپزشک ایرانی مقیم کانادا که تا به حال چندین مطالعه و تحقیق بر روی آسیبهای روحی بعد از مهاجرت انجام داده است، میزان بالای طلاق را در خانواده های مهاجر ایرانی از مسائلی میداند که در نهایت عوارض گریبان گیر زنان میشود. انگار اینجا هم خشونتهای خانگی سایه سنگین خود را بر کانون خانواده حفظ کرده است و در کنار همه اینها فقر و درآمدهای پایین به ویژه در سالهای بعد از مهاجرت زمینه ساز بروز ناراحتی روانی و اضطراب و افسردگی در آنان میشود.
آنچه در پی می آید، حاصل گفت و گوی ما با دکتر آزادیان است:
بعد از مهاجرت معمولا خانوادهها و بویژه زنان با تغییرات و گاه چالشهایی رو به رو میشوند که آثار روحی خاصی بر آنها میگذارد. اساساً مهمترین آسیبهای مهاجرت در این زمینه به نظر شما چیست؟
در مجموع مهاجرت، تجربه مثبتی است. شرایط و امکاناتی که برای زنان پیش می آید، برای خیلی از آنها مفید است. یافتن خودشان، دیدن تواناییهای خودشان و نظایر آن میتواند تجربه را مثبت کند.
البته این به آن معنی نیست که مشکلات نخواهند داشت. من مطالعه ای انجام دادم در رابطه با طلاق در بین ایرانیان در شهر تورنتو و حاصل واقعاً تعجب آور بود. 56 درصد از مراجعه کنندگان به من طلاق گرفته بودند.
حتی نسبت به میزان طلاق در کانادا که حدود 35 درصد است، این آمار خیلی زیاد است. وقتی که در یک خانواده طلاق پیش می آید مشکلات اقتصادی هم پیش می آید و زن مجبور میشود که فشار زیادی را تحمل کند. تن به کارهای سخت بدهد و همیشه نگران مسائل مالی باشد. مریضی دارم هر بار که می آید پیش من گریه میکند و میگوید در ایران اصلاً از لحاظ مالی نگرانی نداشت، اما اینجا مجبور شده برای این که یک حداقل درآمدی داشته باشد مجبور شده جایی کار کند که شش تا هشت ساعت سر پا کار کند.
آیا هیچ مطالعه ای در مورد خشونت در خانواده های ایرانی داشتید؟
به نظر می آید که هنوز حتی در کشورهای غربی زنان مورد خشونت قرار میگیرند. در مطالع دیگری بر روی خانمهایی که به مطب من مراجعه میکنند 100 درصد افراد شاهد خشونت در زندگیشان بودند و متاسفانه حدود 55 تا 60 درصد آنها مورد خشونت قرار گرفتند. این جای تاسف دارد که خشونت به مقدار کمتر، ولی به هر حال در مهاجرت هم ادامه پیدا میکند و مسلماً عوارض روحی و روانی خود را دارد، ضمن این که اینجا عوارض قانونی خودش را هم دارد.
خشونت در این مطالعه شامل چه مواردی میشود؟
خشونت در این مطالعه به سه دسته تقسیم شده است. در مورد خشونت فیزیکی و روحی و آزارهای جنسی از آنها پرسیدم. مثلاً هر رفتاری که شامل هل دادن، لگد زدن، تف انداختن، کشیدن، چنگ زدن و مثل آن باشد جزو خشونت حساب میشود. ما خشونت با استفاده از سلاح هم داریم مثل استفاده از چاقو.
یعنی هنوز در خانواده های ایرانی بعد از مهاجرت هم خشونت وجود دارد؟ این ناشی از چیست؟
بله، خشونتهای فیزیکی در مهاجرت هم ادامه پیدا میکند. همه این مثالهایی که می آورم مربوط به بیمارانی است که به من مراجعه میکنند. موارد زیادی بوده که سر و صدای زن و مرد آنقدر بالا گرفته که همسایه های پلیس را خبر کردند و آثار کتک روی بدن زند دیده شده است.
در واقع شما هم نمیتوانید سوار هواپیما شوید و فقط با خروج از مملکت و رفتن به یک کشور دیگر، یک دفعه عوض شوید و به یکباره آن رفتاری را که با آن بزرگ شده اید کنار بگذارید. این زمان میبرد و آموزش نیاز دارد تا آن را از یاد ببرید. واقعاً نمیتوانیم یک عامل را تنها عامل خشونت بدانیم. مجموعه ای عوامل هست که باعث بروز رفتار خشونت آمیز میشود.
فریبا صحرایی
شاید آشناترین فرد به مسایل و مشکلات زنان مهاجر ایرانی یک پزشک متخصص و یا به عبارتی روانپزشک ایرانی باشد که از سالیان دور در شهر تورنتو با پرونده های ده ها و صدها مهاجر سر و کار داشته باشد.
دکتر عباس آزادیان، روانپزشک ایرانی مقیم کانادا که تا به حال چندین مطالعه و تحقیق بر روی آسیبهای روحی بعد از مهاجرت انجام داده است، میزان بالای طلاق را در خانواده های مهاجر ایرانی از مسائلی میداند که در نهایت عوارض گریبان گیر زنان میشود. انگار اینجا هم خشونتهای خانگی سایه سنگین خود را بر کانون خانواده حفظ کرده است و در کنار همه اینها فقر و درآمدهای پایین به ویژه در سالهای بعد از مهاجرت زمینه ساز بروز ناراحتی روانی و اضطراب و افسردگی در آنان میشود.
آنچه در پی می آید، حاصل گفت و گوی ما با دکتر آزادیان است:
بعد از مهاجرت معمولا خانوادهها و بویژه زنان با تغییرات و گاه چالشهایی رو به رو میشوند که آثار روحی خاصی بر آنها میگذارد. اساساً مهمترین آسیبهای مهاجرت در این زمینه به نظر شما چیست؟
در مجموع مهاجرت، تجربه مثبتی است. شرایط و امکاناتی که برای زنان پیش می آید، برای خیلی از آنها مفید است. یافتن خودشان، دیدن تواناییهای خودشان و نظایر آن میتواند تجربه را مثبت کند.
البته این به آن معنی نیست که مشکلات نخواهند داشت. من مطالعه ای انجام دادم در رابطه با طلاق در بین ایرانیان در شهر تورنتو و حاصل واقعاً تعجب آور بود. 56 درصد از مراجعه کنندگان به من طلاق گرفته بودند.
حتی نسبت به میزان طلاق در کانادا که حدود 35 درصد است، این آمار خیلی زیاد است. وقتی که در یک خانواده طلاق پیش می آید مشکلات اقتصادی هم پیش می آید و زن مجبور میشود که فشار زیادی را تحمل کند. تن به کارهای سخت بدهد و همیشه نگران مسائل مالی باشد. مریضی دارم هر بار که می آید پیش من گریه میکند و میگوید در ایران اصلاً از لحاظ مالی نگرانی نداشت، اما اینجا مجبور شده برای این که یک حداقل درآمدی داشته باشد مجبور شده جایی کار کند که شش تا هشت ساعت سر پا کار کند.
آیا هیچ مطالعه ای در مورد خشونت در خانواده های ایرانی داشتید؟
به نظر می آید که هنوز حتی در کشورهای غربی زنان مورد خشونت قرار میگیرند. در مطالع دیگری بر روی خانمهایی که به مطب من مراجعه میکنند 100 درصد افراد شاهد خشونت در زندگیشان بودند و متاسفانه حدود 55 تا 60 درصد آنها مورد خشونت قرار گرفتند. این جای تاسف دارد که خشونت به مقدار کمتر، ولی به هر حال در مهاجرت هم ادامه پیدا میکند و مسلماً عوارض روحی و روانی خود را دارد، ضمن این که اینجا عوارض قانونی خودش را هم دارد.
خشونت در این مطالعه شامل چه مواردی میشود؟
خشونت در این مطالعه به سه دسته تقسیم شده است. در مورد خشونت فیزیکی و روحی و آزارهای جنسی از آنها پرسیدم. مثلاً هر رفتاری که شامل هل دادن، لگد زدن، تف انداختن، کشیدن، چنگ زدن و مثل آن باشد جزو خشونت حساب میشود. ما خشونت با استفاده از سلاح هم داریم مثل استفاده از چاقو.
یعنی هنوز در خانواده های ایرانی بعد از مهاجرت هم خشونت وجود دارد؟ این ناشی از چیست؟
بله، خشونتهای فیزیکی در مهاجرت هم ادامه پیدا میکند. همه این مثالهایی که می آورم مربوط به بیمارانی است که به من مراجعه میکنند. موارد زیادی بوده که سر و صدای زن و مرد آنقدر بالا گرفته که همسایه های پلیس را خبر کردند و آثار کتک روی بدن زند دیده شده است.
در واقع شما هم نمیتوانید سوار هواپیما شوید و فقط با خروج از مملکت و رفتن به یک کشور دیگر، یک دفعه عوض شوید و به یکباره آن رفتاری را که با آن بزرگ شده اید کنار بگذارید. این زمان میبرد و آموزش نیاز دارد تا آن را از یاد ببرید. واقعاً نمیتوانیم یک عامل را تنها عامل خشونت بدانیم. مجموعه ای عوامل هست که باعث بروز رفتار خشونت آمیز میشود.