Wednesday, November 18, 2009

بیماریهای روحی- روانی و گسترش خودکشی

در هفته ای که گذشت به دنبال خودکشی دروازه بان تیم ملی آلمان و تیم هانور آلمان، معضل خودکشی به موضوع اصلی بسیاری از روزنامه های دنیا بدل گشت.

روبرت انکه[1]، همسرش و لیلا دختر 8 ماهه ای که سرپرستی او را تقبل کرده بودند در مزرعه ای در نزدیکی هانور زندگی میکردند. روبرت انکه از سال 2003 دچار افسردگی شده بود و از سال 2006 وقتی که دختر دو ساله اش مرد حالت افسردگی شدیدتری پیدا کرده بود. همسر انکه میگوید که هنگامی افسردگی این دروازه بان ملی شور و حال و امید خود را از دست میداد.[2] روانشناس او میگوید انکه دچار ترس از شکست خوردن بود.

آیا خودکشی مشکل بزرگی است؟ آیا ارزش بحث و بررسی دارد؟ در زمانه ای که منابع مالی و انسانی محدود میباشد آیا ارزش دارد قسمت قابل توجهی از این منابع به بحث در باره خودکشی و جلوگیری از آن پرداخته شود؟

سازمان بهداشت جهانی تخمین میزند که در سال 2000 میلادی 815000 نفر خود را از طریق خودکشی از بین برده اند. این میزان 60 درصد از میزان خودکشی در نسل قبل بالاتر میباشد.[3]

به نظر میرسد این اعداد میزان واقعی مشکل را نشان نمیدهد. در سال 2000 هنوز اطلاعات دقیقی در مورد کشورهای بلوک شرق سابق وجود نداشت و اطلاعات در مورد چین هم محدود میباشد. حدس زده میشود که تنها در چین 300000 نفر در سال از طریق خودکشی میمیرند.[4]

خودکشی در کانادا:

در کانادا هم معضل خودکشی مشکل بزرگی است. به طور مثال در مطالعه ای نشان داده شد که از سال 2000 تا 2003 به طور متوسط 3/11 در 100000 نفر از طریق خودکشی جان خود را از دست دادند. در مردها این در میزان 9/17 در صدهزار نفر و در زنها 5 درصد هزار نفر بود.[5] به عبارت دیگر حدود 4000 نفر در سال با خودکشی جان خود را از دست میدهند.

مطالعات بعد از جنگ جهانی دوم نشان میدهد که خطر خودکشی در مردها به تدریج با افزایش سن اضافه میشود. در عین حال از سال 1980 به بعد دیده شد که میزان خودکشی در گروه سنی 29-25 افزایش ناگهانی پیدا کرد. در زنها میزان خودکشی در سنین 49-45 به اوج خود میرسد.

میزان خودکشی در مناطق مختلف کانادا هم متفاوت میباشد. به طور کلی در مناطق سردسیر شمالی کشور یعنی نونوات، یوکان و منطقع شمال غربی[6] بسیار بالاتر از سایر مناطق میباشد. مثلاً در بین سالهای 2000 تا 2003 میزان خودکشی در میان هر صدهزار نفر ساکن این مناطق 6/86 نفر بود. در نیو فاندلند[7] این میزان برای هر صدهزار نفر تنها 3/7 میباشد. اگر این سه منطقه کم جمعیت کانادا را در نظر نگیریم، استان کبک بالاترین میزان خودکشی را با 3/16 خودکشی برای هر صدهزار نفر دارد در حالی که این نرخ در انتاریو 8/7 میباشد.[8]

میزان خودکشی در میان گروههای مختلف هم متفاوت میباشد. به طور مثال میزان خودکشی در میان ساکنان بومی کانادا و به خصوص در میان مردهای جوان بسیار بالا است ، ولی میزان خودکشی در میان مهاجرین به کانادا بسیار پایینتر میباشد و تفاوت میزان خودکشی بین مردان و زنان مهاجر هم کمتر میباشد. قابل توجه است که میزان خودکشی در میان مهاجرت شباهت بیشتری به میزان خودکشی در کشورهایی که این مهاجران از آن آمده اند دارد. این مسئله تأثیر عوامل فرهنگی در خودکشی را نشان میدهد.[9]

خودکشی در سایر کشورها

میزان خودکشی در بسیاری از کشورهای غربی شبیه کانادا است. میزان خودکشی در کانادا در سال 1977 از آمریکا فزونی گرفت و این تفاوت مختصر هنوز ادامه دارد. پیدا کردن علت خاصی که تفاوت میزان خودکشی در کشورهای مختلف را بتواند توضیح بدهد دشوار است. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی[10] میزان خودکشی در ایران 2/0 در صد هزار میباشد در حالی که بلاروس 1/35 و در روسیه 3/34 می باشد. در سایر کشورهای اسلامی هم میزان خودکشی پایین میباشد. ولی همین روند را در یونان و مکزیک هم میتوان دید. طبیعتاً میتوان انتظار داشت که میزان خودکشی های ذکر شده در بعضی کشورها دقیق نباشد زیرا روشهای جمع آوری اطلاعات و دقت عمل کشورها در ارائه آمار میتواند متفاوت باشد. مسائل سیاسی هم در نحوۀ گزارش و میزان گزارش میتواند تأثیر منفی بگذارد. به طور مثال به دلیل برخورد سیاسی کشور چین تا دهۀ هفتاد بیماری افسردگی حتی به رسمیت شناخته نمیشد.

صرف نظر از اینکه رسانه های به دلیلی به مسئله خودکشی توجه کنند یا نه- همانند موضوع خودکشی دروازه بان تیم ملی آلمان- خودکشی جان افراد زیادی را تهدید میکند. بعضی از افراد به میزان بیشتری در خطر خودکشی میباشند. خودکشی انکه بعضی از این خطرات را برجسته کرده است: افسردگی شدید، از دست دادن عزیزان و ناتوانی در برخورد با عوارض این مسئله از جمله عواملی است که در مورد این دروازه بان قابل توجه است.

در مصاحبه ای با دویچه وله سمیرا شیرمردی که به حرفه خبرنگاری در ایران اشتغال دارد میگوید "مسئلۀ افسردگی در میان ورزشکارانی وجود دارد که باعث شده ما شاهد ورزشکاران افسردۀ زیادی باشیم." این خبرنگار به برخورد منفی جامعه به بیماریهای روحی اشاره میکند و میگوید: "مطرح کردن بحث افسردگی روحی خیلی سخت است. یعنی هیچ ورزشکار یا هیچ باشگاهی اجازه نمیدهد که فرد ورزشکار به عنوان شخصیتی افسرده معرفی شود، چون آن وقت انگهای بسیار دیگری هم به او میچسبانند که مثلاً دیوانه شده، باید از او فاصله گرفت و مواردی از این دست. برای همین خیلی کم مطرح میشود. ما فقط خودمان شاهد این هستیم که بعضی از ورزشکارانمان افسرده اند، وگرنه جایی اعلام نمیکنند که اینها مشکل دارند."[11]



[1] Robert Enke

[2] Toronto Star, November 13, 2009, page S9

[3] Bertolote, JM et al. Suicide and Mental Disorders: do we know enough? Br. J. Psychiatry. 2003;183:382-383

[4] Eddleston M, Gunnell D. why suicide rates are high in China. Science, 2006;311:1711-1713

[5] Statistics Canada. Mortality, summary list of causes: 2003 Catalogue No 84F0209XIE Ottawa (ON): Statistics Canada; 2006

[6] Nunavut, Yukon and North West Territories

[7] Newfoundland and Labrador

[8] Sakinofsky I. The epidemiology of suicide in Canada. In: Leenaars AA, et al. Suicide in Canada. Toronto ( ON); University of Toronto Press; 1998.

[9] Burvill PW. Migrant suicide rates in Australia and in country of birth. Psychological medicine. 1998; 28:201-208

[10] World Health Organization (WHO) country reports and charts. Geneva: WHO;2006

[11] http://www.dw-world.de/popups_printcontent/0,,4897852,00.html

No comments:

Post a Comment