Wednesday, March 25, 2009

مهاجرت و پناهندگی, مقدمه

روسو میگوید: میتوان حقیقتی را دوست نداشت، اما نمیتوان منکر آن شد.
پزشکی از مراجعان من است. او میگفت که وقتی که در ایران بود، نوشته های مرا در سایت بی بی سی لندن میخواند و با خود فکر میکرد که چرا یک پزشک ایرانی باید جوانب منفی مهاجرت را عنوان کند. او بر این باور بود که باید در مورد جنبه های مثبت مهاجرت نوشت و بر امکانات جدیدی که برای رشد فراهم می آورد تاکید کرد. او باور داشت که در ایران بیشتر افراد مانند بذرهایی هستند که در زمین شوره زاری قرار گرفته اند و اگر در محیطی بارور قرار گیرند رشد و تحولی متفاوت و چشمگیر خواهند داشت. اکنون بعد از دو سال زندگی در کانادا، و انجام کارهای سطح پایین بر این باور است که پروژۀ مهاجرت او شکست خورده است. اکنون به درستی مطالب گفته شده در نوشته های من رسیده است و آنرا در عمل تجربه کرده است.
مهاجرت اجباری یا غیر اجباری بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی ابعاد گسترده ای پیدا کرد و این روند همچنان ادامه دارد. درسالهای اول بعد از انقلاب بیشتر مهاجران خود را مجبور به خروج میدیدند و اکنون بیشتر افراد به اختیار قصد سکنی گزیدن در یکی از کشورهای غربی را دارند.
علیرغم علل مختلفی که انسانها را به مهاجرت وا میدارد، این افراد مسائل و مشکلات فراوانی را در پیش روی خود دارند. در این نوشتار من سعی کرده ام بر اساس تجارب شخصی افرادی که در کار کلینیکی به من مراجعه کرده اند و نوشته های موجود تصویری واقع بینانه از این مسائل و مشکلات ارائه بکنم. امید من آن است که کسانی که اقدام به مهاجرت میکنند با آگاهی بیشتر در این مورد تصمیم بگیرند و آنهایی که مهاجرت کرده اند بتوانند بهتر با مسائل و مشکلات برخورد کنند. این نوشته بر اساس این شناخت است که مهاجرت از کشوری به کشور دیگرپروسه ای است پیچیده با تأثیرات عمیق و دراز مدت. طبیعتاً مسئلۀ مهاجرت مسئله سهل و ساده ای نیست و تصمیم در مورد مهاجرت مسئلۀدشواری است که باید با دقت فراوان گرفته شود.

No comments:

Post a Comment